کد مطلب:187869 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:246

خوردن انگور و خرید بهترین مادر
مرحوم راوندی در كتاب خرایح و جرایح آورده است:

روزی یكی از دوستان امام محمد باقر علیه السلام، به نام ابن عكاشه أسدی در منزل آن حضرت وارد شد.

ابن عكاشه گوید: چون بر آن حضرت وارد شدم، فرزندش ابوعبدالله، جعفر صادق علیه السلام را دیدم، كه كنار پدر ایستاده است، پس از آن كه نشستم مقداری انگور آوردند.

خواستم كه تناول كنم، حضرت باقرالعلوم علیه السلام فرمود: پیرمردان و كودكان انگور را دانه دانه می خورند؛ لیكن تو دو تا دو تا میل كن، كه این چنین مستحب است.

بعد از آن عرضه داشتم: یابن رسول الله! فرزندت جعفر هنگام تزویجش فرا رسیده است، چرا برنامه ازدواج او را فراهم نمی فرمائی؟!

حضرت فرمود: به همین زودی قافله كنیزفروشان وارد می شوند و با پول های درون این كیسه، جاریه ای مناسب برایش ‍ فراهم می كنیم.

چند روزی پس از آن، دوباره به حضور آن حضرت وارد شدم، كه چند نفر دیگر نیز حضور داشتند، حضرت فرمود: ای ابن عكاشه! قافله كنیزفروشان از راه رسیده است، این كیسه را برگیر و جاریه ای مناسب برای فرزندم خریداری نما.

لذا نزد آن قافله آمدیم و جویای كنیزی شدیم؟

گفتند: آنچه داشتیم فروخته ایم؛ و در حال حاضر فقط دو كنیز مریض حال باقی مانده است.

گفتم: آن ها را ببینیم، پس از آن كه آن ها را مشاهده كردیم، یكی از آن دو كنیز را برگزیدیم و قیمت آن را جویا شدیم؟

فروشنده گفت: قیمت آن هفتاد دینار تمام می باشد.

گفتم: من او را به آنچه كه در داخل این كیسه موجود است، خریدارم، در این هنگام پیرمرد محاسن سفیدی - كه همراه آن ها حضور داشت - گفت: مانعی ندارد.

و چون كیسه را گشودیم و پول ها را محاسبه نمودیم، مبلغ هفتاد دینار كامل در آن موجود بود، پس آن ها را پرداختیم و كنیز را تحویل گرفته و خدمت حضرت باقرالعلوم علیه السلام در حالتی كه فرزندش جعفر علیه السلام نیز حضور داشت، آوردیم.

موقعی كه كنیز در حضور امام باقر علیه السلام قرار گرفت، حضرت به او فرمود: نام تو چیست؟

كنیز گفت: حمیده.

حضرت فرمود: تو حمیده، در دنیا و محموده آخرت هستی.

و سپس اظهار داشت: برایم بگو كه آیا باكره هستی یا ثیبه؟

گفت: بلی، باكره هستم.

فرمود: چگونه باكره هستی، و حال آن كه كسی از چنگال و تجاوز كنیزفروشان سالم نمی ماند؟!

كنیز گفت: هرگاه رئیس آن ها نزد من می آمد، كه با من نزدیكی و مجامعت كند، پیرمردی سفیدموی حاضر می شد و او را از نزدیكی با من جلوگیری و ممانعت می كرد؛ و این كار چندین مرتبه واقع شد ولی او هرگز توفیق نزدیكی با مرا نیافت.

سپس امام محمد باقر علیه السلام آن جاریه پاكدامن را تحویل فرزندش، حضرت ابوعبدالله، جعفر صادق علیه السلام داد و فرمود: او را تحویل بگیر، كه همانا بهترین خلق خداوند متعال، در روی زمین، به نام موسی كاظم علیه السلام از او متولد خواهد شد. [1] .


[1] الخرائج والجرائح: ج 1، ص 197، بحارالا نوار: ج 48، ص 5، ح 5.